قاصدک گمنام

قاصدک گمنام

قاصدک گمنام

قاصدک گمنام

شهید حسین عرب

پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۶ ب.ظ


موعد دیدار با خانواده شهید

96/4/22

مشهد بلوار پیروزی


حسین عرب   نام پدر: غلامرضا   نام مادر: معصومه محمدزاده

سن شهادت: 22 سال

محل شهادت: ماهوت  


سخنران: خواهر فرتاج
مداح: برادر بامشکی

پای صحبت های خواهر شهید:
پدر و مادر شهید به دار بقا پیوستن
حسین رفت اول دبیرستان 16 ساله بود دست مادرجان را با هم خودکاری کردیم گذاشتیم روی کاغذ رضایت نامه
7 سال جبهه بود و 22 سالگی شهید شد
4 مرتبه مجروح شد یکبارش مین منفجر شده بود زیر پاش دو تا پاهاش از زانو جراحت داشت یکبار هم پشتش پر ترکش شده بود برای اینکه مامانم چیزی نفهمه هیچی نمی گفت تا این که مامانم لباسشو داد بالا دید تا بالا پانسمان
کارمند بهزیستی شد ولی بلافاصله از بسیج بهزیستی رفت جبهه
یک موتور بهش داده بودن که فقط برای کارهای بهزیستی استفاده می کرد خیلی به بیت المال اهمیت می داد
مامانم اصرار داشت داماد بشه دخترداییم رو براش نامزد کردیم ولی از شروطش این بود تا جبهه هست بره ولی دو ماه بعد نامزدی شهید شد
خیلی شوخ بود دوستاش می گفتن در جبهه به بچه ها روحیه میده
در ماهوت عراق شهید شد در بهمن ماه
وقتی آوردنش بدنش کبود بود اونجا برف سنگینه
روحانیشون می گفت شب قبلش آمده وصیت نامش رو داده گفته من فردا شهید میشم میگن برو بابا ... میگه نه من خواب دیدم جامم نشون دادن فرداش بعد عملیات میاد دوستاش بهش می خندن میگن چی شد شهید نشدی میگه هنوز تا شب مونده
باجناقش علی ذوقیان نبوده سراغشو میگیره میگه میرم دنبالش اونجا عراقی ها سربند یازهرا بسته بودن برای گول زدن ایرانی ها اینم انقدر نزدیک میشه که تیر خلاصی رو از نزدیک زده بودن تو پیشانیش
علی ذوقیان اون موقع همسرش 4 ماهه باردار بود و استخوان های شهید رو بعد ده سال آوردن
دوستاش خیلی متأثر میشن میرن جنازش رو میارن
همیشه با لباس شخصی بود و ما بعد شهادتش فهمیدیم معاون گردان بوده
در جنگ دیپلم گرفته بود و ما نمی دونستیم
5 سال کارمند بهزیستی بود روز مراسم شهادتش خیلی از بچه های بهزیستی اومدن بابا خطابش می کردن گریه می کردن
بعد شهادت هیچ پولی دست بهزیستی نداشت می گفتن همه حقوقش رو خرج بچه های همونجا می کرده
خوابش رو زیاد می دیدم هر موقع مشکل و گرفتاری داریم میریم مزار شهدا حاجت می گیریم
مادرجانم دو سال پیش فوت شد
آقا هم در ملاقات هاشون به خانواده شهدا منزل پدر اومده بودن

پای منبر سخنران:
موضوع؛
نامه۳۱نهج البلاغه؛

🌸 مهربان ترین نامه به جوان/استادپناهیان

امام علی،ع خطاب به امام حسن،ع

این نامه روبه تومی نویسم تاتکیه گاه توباشه اگرچه بعداین نامه زنده باشم یابمیرم

👈هم جوان وهم مربی جوان وپیرهامیتونن این نامه روبخونن تاسخن شون تاثیربگذاره روجوون ها

امام خصلت هایی روبرای فرزندیاکلاجوان میشمارند؛

ازطرف پدر:*فناپذیر
وپدری که اقرارمیکنه به گذرزمان(توجه به مرگ وفناپذیری همه چیز)

پدری عمر پشت سرگذاشته
وتسلیم زمانه شده

ازطرف پدری که سکونت میکنه درمسکن مردگان(بی ارزشی مسکن)
که فرداقراره ازاینجاکوچ کنه!

به فرزندی که آرزومیکنه چیزهایی روکه بهش نمیرسه..
این نامه روبادل❤️ بچشین؛

امام ،ع میخوان دنیاروبه کام جوان تلخ کنن ابتداازخداشناسی یااحکام نمیگن بلکه اول واقعیت دنیاروبه جوان گوشزدمیکنن!

منفعت این ویژگی هایی که گفتن چیه؟اینکه جوان

۱.ازجوانیش بهتراستفاده کنه
۲.درپیری افسوس جوانی رونخوره که قوای جوانیش روازدست داده

آرزوها۲دسته ان؛
۱.پست؛ دست یافتنی ؛شامل اموردنیوی مادی ،خانه خوب ،خانواده مرفه.
وپست دست نیافتنی

۲.خوب؛دست یافتنی
دردعاهاهست خدایاهمه آرزویم تویی ،رحم کن به کسی که همه امیدش تویی
 وخوب دست نیافتنی

آرزوی بی نهایتت روبه خداپیوندبزن

خدابراساس آرزوودلت بهت نگاه میکنه
آرزوی خوب باعث بصیرت،نشاط و..میشه

عمق همه آرزوها خداخواهی ❤️ست

خدابه حضرت داوود،ع فرمود؛
ای داوود یکسری چیزهایی روتومیخواهی یکسری چیزهایی رومن
اگربری دنبال چیزهایی که من می خوام به هردومیرسی ولی اگربری دنبال چیزهایی که خودت میخوای فقط به چیزهایی که من خدا میخوام میرسی!

وحضرت زهرا،س فرمودن؛
اگرانسان بندگی خالصانه بکنه خدابهترین زندگی روبراش رقم میزنه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۲۲
قاصدک گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی