شهید رضا ایوبیان
پنجشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۱۶ ق.ظ
موعد دیدار با خانواده شهید
96/6/23
مشهد خواجه ربیع بلال
رضا ایوبیان نام پدر: میرزا حسین نام مادر: خاور فیضی
تاریخ تولد:36/3/18 تاریخ شهادت: 61/4/24
عملیات شهادت: رمضان گلزار: بهشت رضا مشهد
سخنران: آقای داوطلبمداح: برادر بامشکی
پای صحبت های همسر شهید:
ازدواج های اون موقع خیلی ساده و سنتی بود مادرم خیلی اعتقاد داشت بزرگترها بپسندن و ما مجبور بودیم قبول کنیم
سال 59 عقد محضری کردیم
کلا ما دو سال با هم زندگی کردیم
پسر اولم یک سال و دو ماه و پسر دومم را شش ماهه باردار بودم
داوطلب از مسجد رفت جبهه، مسجد گفته بود باید از همسرت اجازه بگیری
من و مادرشوهر و خواهرشوهر و برادرشوهرم در اتاق 3*5 زندگی می کردیم
شوهرم آمد از ما اجازه بگیره
از من رضایت خواست
مادرش گفت رضایت نده
موندم چی بگم
گفت اگر بگی برو میرم بگی نرو نمیرم
من برم بی سرپرست میشی
مشکلات هست
گفتم در این راه شاید میخواد سعادتی نصیبت بشه مانعت نمیشم
خوشحال و خندون رفت و صبحشم اعزام شد
نزاشت بریم پای قطار
راننده لودر بود و سنگرساز
یک بار مجروح شد آوردنش بیمارستان گفت دو جعبه مهمات که بردم گفتن در تیررسی برگرد جعبه دوم را گذاشتم نیمه راه و برگشتم و به همه گفتم هرچی می تونین ببرین عقب که بیت المال حروم نشه که ترکش خورد به شونم و چیزی نفهمیدم
مرحله دوم فتح خرمشهر رفت
مرحله سوم که رفت شب قبل حمله در تک دشمن شهید شد شب بیست و سوم ماه رمضان
یک هفته قبل شهادتش آرامش نداشتم پسرم از 12 ظهر تا سحر گریه کرد و نمی خوابید سحر که خوابیدم دیدم شهید آمد مثل روحانی ها پیراهن و شلوار سفید پوشیده بود یقینم صد در صد شد که شهید شده ولی بازم نذر گوسفند کردم
صبح روز چهارم شوهر خواهرم ساکش را آورد
6 روز بعد هم پیکرش آمد
جز 61 شهید مشهد در عید فطر آوردنش
اونها رفتن و به آرزوهاشون رسیدن ما ماندیم با بلاهای دنیا
با ارثیه پدرم این خونه رو از بنیاد خریدم
روزی که شوهرم شهید شد فقط جهیزیم بود
پسرم 5 سالش بود آمدم اینجا و بعد ساختم
یک ریال هم بنیاد نداد ولی شبانه بعضیا می آمدن آجرها رو می بردن می گفتن اینا فقط سهمیه تو نیست!!
الانم بعضیا میگن سی سال خوردن و بردن!!
تا سال 83 ساده زیست بودم ام بعد برای بچه ها که می خواستم برم خاستگاری چیزی نمی گفتن اما فهمیدم دنیا عوض شده و زندگیم رو تغییر دادم
پای منبر سخنران:
موضوع؛جایگاه جهاد
یکی ازجاهایی که دررابطه با *جهادوشهادت* صحبت شده قرآن هست
شهداقبل ازاینکه به درجه شهادت برسند *مجاهد *بودن واین جایگاه بزرگ شهادت روبه عنوان مزدازخدادریافت کردن
ازنگاه اسلامی جهادیعنی؛
هجوم انوارومعارف الهی دردل تاریکی ها(پلشتی،بدی، ظلم وبی عدالتی ها)
بعدازرسالت پیامبر،ص درهرمقطعی هرگاه پیامبر،ص میخواستن ارزش های الهی رومطرح کنن توسط *جهاد *بوده
یعنی « ابزارجهاد »هم همین
مجاهدین هستند
جایگاه جهاداینقدربالاست
خدادرآیه ای ازقرآن مرتبه مجاهدرواینگونه بیان میکنه؛
فضل الله المجاهدین علی القائدین اجراعظیما..
جایگاه مجاهدازعالمی که درراه ارزش های اسلامی تلاش نمیکنه بالاتره!
همه آدم هاازنظرمعرفتی دارای یه جایگاهی هستندمثل معلمین،پرستاران و..
ارزش گذاری قرآن اینطوریه؛
هی یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون
ازدیدگاه اسلامی جایگاه عالم هرگزباجاهل برابرنیست
اونایی که *تقواوبصیرت* دارن ازدیگران بالاتروبه خدانزدیکترند
در۵آیه اول سوره عادیات ؛
خداوند به گردوغباری که لشکرمجاهدباحرکت به سمت لشکرکفاربااسبان به پامیکنه قسم میخوره
چرا؟چون ارزشمنده، داره درراه ارزش های اسلامی والهی تلاش میکنه
مراحل جهاد؛
۱.اولین حرکت جهاد از «درون خودمون » هست
؛مثلادرمقابل کاربددیگران نخندیم وتشویق نکنیم
۲. *امربه معروف ونهی* ازمنکرکنیم
امام علی،ع ازجایگاه مجاهدازرسول خدا،ص سوال کردن حضرت درفرازهای آخراین مطلب میفرماید؛
کسی که درمیدان جنگ جهادمیکنه منادی بین زمین وآسمان ندامیده که
« بهشت زیرسایه شمشیرهاست »
وخداوندمیفرماید؛
من جانشین شهید:درخانواده اش هستم کسی که خانواده شهیدی روبیازاره مراآزرده وکسی که اونهاروخشنودکنه مراخشنودکرده!
ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتابل احیاءعندربهم برزقون؛
شهدازنده اند ومصداق بارزش عاشوراست* که بعداز۱۴۰۰سال هنوززنده ست
چون بخاطرارزش هاقیام کردن
نکته آخر؛این ماییم که ازتجلیل شهداوخانواده هاشون به اون هانزدیک میشیم وبهره میبریم
۹۶/۰۶/۲۳