شهیدان شهریار و بهرام جعفری سیدآبادی

موعد دیدار با خانواده شهید

96/11/26

مشهد خ هاشمی نژاد

بهرام جعفری سیدآبادی   نام پدر: غلامحسین    نام مادر: فاطمه خشنود

تاریخ تولد: 38/3/4      تاریخ شهادت: 60/9/13

محل شهادت: سومار       گلزار: خواجه ربیع مشهد

شهرام جعفری سیدآبادی    تاریخ تولد: 48/3/28      تاریخ شهادت: 65/2/30

عملیات: کربلای 1 - حاج عمران    گلزار: خواجه ربیع مشهد

سخنران: خانم توانا
مداح: برادر دشت بیاض

پای صحبت های خواهر شهید:
شهید بهرام که برادر بزرگتر بود در تهران در پلی تکنیک تحصیل می کرد و چون آن موقع سپاه اعزام به جبهه نداشت از طریق ارتش بصورت سرباز داوطلب به جبهه رفت و چون فرمانده کل بنی صدر خائن بود امکانات مناسب و کافی به ارتش نمی دادند و آنها با همان امکانات مستعمل دفاع می کردند ،بهرام تعریف می کرد که ما می دیدیم عراقی ها نفت نفتشهر رو غارت می کردند اما فرماندهی کل کاری انجام نمی داد.
یک بار که با تعدادی رزمنده برای شناسایی رفته بودند و عراقی ها متوجه حضور آنها می شوند، می توانند با همان امکانات مستعمل سی عراقی را بکشند و بعد که تحت محاصره عراقی ها قرار می گیرند ، بهرام با صدای بلندبه دوستش میگه نارنجکها رو بده و نمایشی سنگ به طرف عراقی ها پرتاب می کنند که باعث میشه آنها فرار کنند . نقل است که ایشان قبل شهادت که تیر خورده بود ، بلند می شود و رو به قبله می خوابد .

ایشان به عنوان برادر بزرگتر ، به درس و مشق بچه ها رسیدگی می کردند. با وجود اینکه خانواده چندان مذهبی نبودیم و نظامی بودیم اما بهرام بر اساس تعلیمات معلمان دینی اش مسائل مذهبی رو رعایت می کرد مثلا مواقعی که تلویزیون صحنه های نامناسب را نمایش می داد ایشان تلویزیون را خاموش می کردند و می گفتند فیلمهای کمدی نشانتان می دهم .
من اوایل انقلاب که حجاب اجباری نبود با روسری و مانتو به مدرسه می رفتم و بعد مادرم برایم مقنعه ای دوخت و با آن به مدرسه می رفتم ولی چادری نبودم ، یادمه بهرام که آخرین بار به منزل آمده بود و در نمازش دعای دست را که می خواند متوجه حالت خاص و چهره برافروخته او شدم ، همین حالت و نگاه های عرفانی و عمل او موجب می شد من به مذهب مخصوصا حجاب مقیدتر شوم ( او با عمل خود به ما یاد می داد تا گفتارش) .
او که در کودکی به بیماری شدید ریوی مبتلا شد اما شفا یافت و قسمت این بود که با شهادت از دنیا برود . 
او سعی می کرد دوستان ناباب خود را نیز به راه درست بیاورد و حتی یکی از آنها هم به شهادت نائل شد . یکی از دوستانش که با دخترهمسایه اش دوست شده بود، شهید بهرام برای اینکه او را از گناه دور کند ، خودش برای او چندین بار به خواستگاری رفت و نهایتا موجب وصلت آنها شد .
شهید با نام مجاهدکبیر معروف بود، او برای امرار معاش کارکنان شرکت نفت که حقوقی دریافت نمی کردند ، پول جمع آوری می کرد، شجاع بود و حق طلب ،
یک بار او مقابل فرمانده شان که به سربازان ناسزا می گفت ، ایستاد و از آنها دفاع کرد . ایشان در روستای پدری مان کتابخانه تأسیس کرده بود .

:rose:نکته ای درباره شهید شهریار:
او از دید یک مرد ، برای من چنان مسئله حجاب را زیبا و دلنشین تبیین کرده بود که با تمایل زیاد آن را پذیرفتم و وقتی برای شاگردانم همان توضیحات را بیان کردم ، آنها هم با اشتیاق پذیرفتند .

پای منبر سخنران:
امیدوارم به تقدیر خدا راضی باشیم همانطور که مادران شهید پذیرفتند.

نحوه خواندن نماز حاجت بخصوص برای بخت گشایی:
در کتاب خواص اسماء حسنی نوشته جابر رضوانی این نماز ذکر شده است ،
روز یکشنبه یا چهارشنبه برای شروع هرکاری که می خواهید به نتیجه برسد خوب است مخصوصا این نماز که می توانید هر تعداد روز که می خواهید نیت کنید که نهایتا چهل روز است و هر موقع از روز که نیت دارید بخوانید مثلا صبح ، ظهر یا غروب که موقع غروب انسان به خدا نزدیکتره ، بهتره
دو رکعت نماز می خوانید با نیت همان حاجت مخصوصی که دارید ، بعد از سلام نماز ایستاده و ۱۲۹ مرتبه ذکر یا لطیف بعد از آن حاجت مدنظرتان را از خدا طلب کنید .

و اما نکات مهم شوهرداری
مسئله زوجیت که در همه پدیده های طبیعی وجود داره ، زیبایی خاصی داره .

یکی از موضوعاتی که در قیامت از ما سؤال می کنند حقوقی است که به گردن همدیگر داریم .
در آیه ۲۹ سوره روم آمده « و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ....» ...« و از نشانه های اوست که برای شما از خودتان ازواجی آفرید تا با آن آرامش یابید و بین شما مودت و رحمت قرار داد ... » ، پس چرا اینقدر زوجین دچار ناراحتی های روحی و روانی هستند ؟ چرا کلامشان تیز و تند است و رفتار دینی ندارند ؟ 
دلیل آن "عدم شناخت عمیق ما از همدیگر" است و عدم درک تفاوت هایی است که در ساختار وجودی هر یک از زوجین قرار دارد ...و همین موجب درگیر ها و ناراحتی های مختلف می شود و حتی باعث میشه دعاهامون هم مستحاب نشه ... 
شفاعت کننده ای نزد پروردگار ، نجات بخش تر از شوهر نیست . ما برای امام زمانمان می گرییم و رضایت و شفاعت او را می طلبیم اما ایشان هم می فرمایند رضایت همسرت را کسب کن ... ما باید در لابلای اعمال عبادی و دینی مان ، خوب شوهرداری کردن را هم در نظر بگیریم .

زنان سه راه پیش رو دارند : 
۱) اصلا ازدواج نکنند 
۲) ازدواج کنند و با ناراحتی و درگیری و نارضایتی ... زندگی کنند 
۳) بیایند تفاوت ساختاری وجود خود و همسرشان را بشناسند و بر اساس آن شناخت زندگی کنند ‌. 
و سه نوع تکلیف داریم : 
۱) نسبت به پروردگارمان
۲) نسبت به خودمان ( مثلا نیازهایمان را بشناسیم و رفع کنیم ...)
۳) نسبت به دیگران 

در کتاب اخلاق و معاشرت (جواد محدثی) ، حقوق و وظایفی که ما نسبت به همدیگر داریم ذکر شده است . 
برای درست شوهرداری کردن باید زحمت کشید و بیشتر وقتمان را برای آن بگذاریم و به نقشهای دیگر کمتر بپردازیم (فرزندی، خواهری و ...) ، زیرا شوهر حق "ولایت" بر گردن زن دارد و نادیده گرفتن این حق حتی با انجام اعمال عبادی دیگر هم جبران نمی شود ... 
در آیه « اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم ...» داریم که بعد از خدا و رسول از آنهایی که حق ولایت دارند ، اطاعت کنید . صاحبان ولایت اول انبیاء و اولیاء خدا و بعد مجتهدین و علماء و بعد در منزل پدر و شوهر هستند ...

ما زنان سرشار از عاطفه و احساسیم و با مردان متفاوتیم و متأسفانه هرگونه که آنها رفتار می کنند ما هم رفتار می کنیم و این درست نیست ...
مردان بر اساس ساختار وجودیشان متوجه خیلی مسائل نمی شوند و قوه تشخیص آنها متفاوت است ... و این عیب آنها نیست بلکه عیب بانوی خانه است که متوجه این تفاوتها نشده است... 
برای ایجاد زندگی خوب و شیرین ،دو فرمول لازمه که بانوی خانه در نظر بگیرد:۱) رفتار و نگرش خود را تغییر دهد،
۲) همسرش را آنگونه که هست بپذیرد . 

یکی از راهها اینست که تا می توانید به همسرتان محبت کنید همانطور که به فرزندتان محبت می کنید و برای آن حدومرز قائل نیستید و راه دیگر اینکه با همسرتان "جروبحث نکنید" و شما خاتمه دهنده آن باشید و بدانید که نتیجه خوبی می گیرید.

آنهایی هم که قصد ازدواج دارند، حتما زمان شناختشان از همدیگر را بیشتر کنند و بعد از ازدواج هم ، همسرشان را آنگونه که هست بپذیرند ...