قاصدک گمنام

قاصدک گمنام

قاصدک گمنام

قاصدک گمنام

شهید سیدرضا کامیاب

پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۶:۲۶ ق.ظ

 

موعد دیدار با خانواده شهید

98/8/16

مشهد خ عبادی

 

سخنران:

مداح:

 

دخترشهید کامیاب : 
 من باید شنیده هامو بگم،چون اصلا در زمان شهادت پدر، مادر۲ماهه من را باردار بودن. 
ولی خوب،تمام زندگی همسران شهدا و لحظه به لحظه،ثانیه به ثانیه،خانواده هایه شهدا با شهیدشان زندگی میکنند. 
انگار ک شهید زنده در کنارشان است. 
مادر خاطراتی میگفتند ک انگار شهید زنده است. 

مامان(همسرشهیدکامیاب) سال ۹۲ وقتی عازم کربلا بودن، از دنیا رفتند. 
همیشه میگفتند:دعا کنید من جا نمونم و مثل پدرتون شهید شم.

واما در مورد پدرم؛
شهیدکامیاب در۵مرداد۱۳۲۹در روستا نوده میرنجا،در توابع شهرستان گناباد در یک خانواده مذهبی،بدنیا آمدند. 
پدربزرگم روحانی بودند و تمام عمر در روستا به عنوان روحانی روستا در حال ترویج دین بودند و شغل شان کشاورزی بود و زندگی با سختی میگذراندند. 
 
شهید کامیاب از گفته پدربزرگم: 
سیدرضا،در زمان کودکی،خیلی بچگی نکرد؛با سن کم(۹-۱۰سال)همیشه کنارم بودو در کشاورزی کمکم میکرد. 
 تا ۱۱سالگی در روستای گناباد بودند،
از ۱۱سالگی حوزه علمیه گناباد رفتند.
در حوزه خیلی موفق بودند،اساتیدشان گفتند ک بعد۲سال،بهتره که به حوزه مشهد برود.
از سن۱۳سالگی ب حوزه علمیه مشهد آمدند.
اساتیدمختلفی مثل:آیت ا...صالحی،آیت ا... اشگذری، شهیدهاشمی نژاد، ادیب نیشابوری، آیت ا... خامنه ای و...

حادثه جالبی ک وقتی میخواستند به حوزه علمیه بیایند،اتفاق افتاد
این بود که؛یک حادثه خیلی بدی برای پدرم اتفاق می افتد و ب کما میروند و زخمی میشوند و جراحت خیلی شدید و...
وقتی بیمارستان گناباد می آورندشان،میگویند ک کاری از دست ما برنمی آید.
 به بیمارستان مشهد منتقل میکنن.
در مشهد هم میگویند ک چند روز بیشتر زنده نمی ماند.
پدربزرگم ب حرم امام رضا، دخیل میبندد؛و به امام رضا میگویند: اگر شفای پسرم را بدهی، لباس پیامبر تنش میکنم و نذر شما میکنم و لباس روحانیت بپوشد و عمرش را در این راه بگذارد و...
و بطور عجیب و معجزه آسا،شفا میگیرند.

از آنجا بطور جدی،تحصیلاتشان را در حوزه مشهد ادامه میدهند.

شهید در سن کم(۱۹سالگی)ازدواج کردند؛
ابتدای زندگیشان،قبل انقلاب بوده.
در این۱۱سال زندگی مشترک،یا در حال مبارزه با رژیم شاهنشاهی بودند یا برای آگاهی مردم به شهرهای مختلف سفر میکردند و با سخنرانیها ب روشنگری مردم و توسعه نظام اسلامی تلاش میکردند.

در زمان مبارزاتشان،خیلی مسائل پنهان بوده،
با آن همه دغدغه و کاری که داشتند.
نکته جالبی ک مامان میگفتند این بود؛وقتی میخواستند وارد خانه بشوند،هیچ وقت مسائل و دغدغه های بیرون را به داخل خانه نمی آوردند
و با اخلاق و روحیه شاد و بالبخند وارد منزل میشدند.
همیشه وقتی وارد خانه که میشدند، یک برنامه خاصی برا ما ۳-۴تا فرزند (که پشت سرهم بودیم)داشتند.
یک برنامه مطالعاتی برای خواهر برادران (با توجه ب سن شان)گذاشته بودند و میگفتند ک بیایید خلاصه ای بگویید.
برای مامان هم یکسری کتاب مشخص کرده بودند. و میگفتند که ۱یا۲ ساعت برای کارهایه خانه تنظیم کن و بقیه را مطالعه کن.
دوست داشتند ک در مسیر با ایشان،پا به پا همراه باشیم.
(خانواده را درگیر، مسایل و سختیهایی که داشتند،نمیکردند؛ولی با رسالتشان همراه میکردند.)

در سال۴۷زلزله طبس،فردوس اتفاق افتاد، خیلی زلزله وخیمی بود.
برای کمک به زلزله زدگان رفتند که در آنجا با آیت ا... خامنه ای آشنا میشوند؛باب بیشتر آشنایی شان از آنجا آغاز میشود.
از ایشان میخواهند ک در حوزه علمیه مشهد،درس تفسیر قرآن بگذارند.
ک کلاس درس آیت ا... خامنه ای با استقبال طلبه ها روبرو میشود(باب جدید مبارزاتی،علیه رژیم شاه از اینجا شروع میشود).
خیلی کلاس پربار و خوبی میشود و طلبه ها از آنجا جدی تر،مبارزه با رژیم طاغوت را شروع میکنند.

یک مصاحبه ای را با آیت ا... خامنه ای،درباره شهید کامیاب میکنند.
که ایشان میگویند: شهید کامیاب یکی از بهترین و علاقه مندترین طلاب بودند،و هرجایی که پیشنهاد میشد در سخت ترین و بدترین شرایط، برای تبلیغ نفر اول بودند که داوطلب میشدند.

آقای قاسم سلیمانی میگویند:من از کسانی بودم ک پای منبر شهیدکامیاب بودم.

پدر در شهرهایه مختلف،سخنرانی و روشنگری مسائل اسلام را داشتند.
منبرهایشان خیلی شیرین و رسا بود و کسانی ک پای منبرهایشان بودند،میگویند ک ما هنوز آن شیرینی و شیوایی ک در سخن هایشان بود،یادمان هست.
صحبتهایشان موثر بود،هرجا که صحبت میکردند،مردم یا راهپیمایی،یا تحصن و یا ... میکردند.
خیلی مسائل انقلابی را خوب بازگو میکردند...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۱۶
قاصدک گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی