شهید مرتضی صانعی

وعده دیدار با خانواده شهید

96/1/17

مشهد خ مطهری

مرتضی صانعی   نام پدر: حسن    تاریخ تولد: 50/1/23    تاریخ شهادت: 66/2/2

محل شهادت: بانه    گلزار: مشهد بهشت رضا ق74 ش30

سخنران: خانم فرتاج  ادامه مبحث تکبر
مداح: آقای طحان

پای صحبت های مادر شهید:
6 دختر دارم و 3 تا پسر
مرتضی پسر دومم بود
چیز زیادی یادم نیست ولی خیلی مهربون بود
از کارها و رفتارهاش فکر نمی کردیم بمونه
می رفت بسیج مسجد و اونجا فعالیت داشت
اون زمان هم درس می خوند هم کار می کرد یعنی همه بچه ها همینطور بودن می رفت صافکاری
برادرم در جهاد فیلمبردار بود با آمبولانس می رفتن برای فیلمبرداری مناطق که آمبولانسو می زنن و شهید شد
مرتضی اینقدر مهربان بود که می گفت بچه های دایی سرما نخورن براشون نفت می برد
چهلم داییش هم که تموم شد فرداش رفت جبهه کردستان و یک هفته بعدش شهید شد
اون موقع ما محله قهوه خانه عرب می نشستیم و از اونجا 300-400 نفر رفتن جبهه فقط 17 نفر برگشتن همه شهید شدن
ظاهرا یک پیرمردی به عنوان راهنما جلو می رفته و بقیه نیروها پشت سرش بودن که میره روی مین
از صدای مین دشمن متوجه حضور اینا میشه و همه رو می بنده به رگبار
تیر می خوره تو قلب مرتضی
پسر همسایمون میارش تو سنگر ولی شهید میشه
وقتی می رفت من مریض بودم و دوست نداشتم بره ولی پدرش گفت بزار بره الان راضیم خدا صبر میده
به من می گفت تو جبهه آب میده گفتم خوب طوریش نمی شه ولی بعد شهادتش فهمیدم در گروه تخریب بوده
هنوز دبیرستان نرفته بود که عازم جبهه شد

پاره ای از وصیت نامه شهید:
قلبم روشن است که اسلام پیروز می شود و با پیروزی اسلام تمام مستضعفین از زیر چنگ استعمار خارج می شوند

پای منبر سخنران:
امام صادق علیه السلام فرمودند هرکس فکر کنه از دیگران برتره خودش مستکبره
انواع تکبر:
1 تکبر نسبت به خدا
2 تکبر نسبت به خلق خدا
3 تکبر نسبت به معصومین
4 تکبر نسبت به ولی فقیه
تکبر نسبت به خدا یعنی در برابر اوامر الهی حالت تدافعی داشته باشیم
نسبت به خلق خدا مثلا با پوشیدن لباس خاص حالت راه رفتن تحقیر کسی در سخن گفتن بخاطر بزرگ جلوه دادن خودش
اما خطرناکترین تکبر نسبت به آدم های خوبه
ولی فقیه محکی است برای بروز تکبر پنهان نسبت به معصومین
یک سیاستمدار متکبر میل به کفار داره و از مؤمنان دوری می کنه و اگر کار خطایی کنه حاضر به قبول اشتباهش نیست