شهید جاویدالاثر باقر شریفی زو
موعد دیدار با خانواده شهید
97/6/15
مشهد خ رسالت
موعد شادی قاصدک ها 97/6/8 منزل خواهر ظفری با سخنرانی خانم راد
شهید باقر شریفی زو تاریخ تولد: 1366
محل شهادت: جزیره مجنون عملیات بدر گلزار: بهشت رضا
پای صحبت های خواهر شهید:
صاحب ۳فرزند بود
🔺شبها چای وقند بسته بندی میکرد میبرد برای فقرا .
🔺کساییکه میدونست خمس نمیدن یه کتاب بهشون میداد ومیگفت اینو یه بار بخون .
🔺مهریه خانمش خونه بود . همون اول کار یه زمین خریدخونه روساخت وبنام خانم زد .
🔺میخواست بره جبهه به خانمش گفت این #همسایه پنجره خونش شیشه نداره بهش پول بده خونشو شیشه کنه .
🔺پیرزن بی سوادی درروستای مابود . آقاباقر میرفت خونش وپولاشو جداگانه میذاشت زیر فرش وگفته بود خواستی آب بخری این پولو بده . خواستی نون بخری این پولو بده و به همین ترتیب بهش یادداده بود .
🔺قسمتی از خونه همسایش فرش نداشت . یه روز به آقای همسایه گفت میای باهم بریم تاجایی؟ باهم به فرش فروشی رفتند . باقرگفت بنظرت کدوم یکی ازهمه بهتره؟! اون بنده خداهم یکیو انتخاب کرد وگفت این ازهمه بهتره . خریدن وسوارماشین شدند . درمیان راه باقرپیاده شد وخداحافظی کرد ورفت که دوستش صدا زد فرش تو نبردی!! برگشت وآروم درگوشش گفت اونو براشماخریدم ببر بنداز تو خونت مبارکت باشه .
🔺بااینکه تاپنجم ابتدایی سواد داشت اماهمیشه صحبتهای امام رو یادداشت میکرد .
🔺همه دوسش داشتن . همه رو بهم پیوند میداد . بشدت اهل عدالت ورعایت حق الناس بود .