شهید سیدهاشم طباطبایی
موعد دیدار با خانواده شهید
97/10/27
مشهد خ امام خمینی 60
سیدهاشم طباطبایی نام پدر : سیدعباس نام مادر: فاطمه زارع بیدگلی
تاریخ تولد: 1340/6/1 تاریخ شهادت: 1361/3/7
محل شهادت: شلمچه گلزار: مفقودالاثر
سخنران : حجت الاسلام‌مجیدفاطمی ارفع (عضوشورای شهروفعال فرهنگی)
مداح : آقای حسن کاشانی
صحبت های خواهر شهید:
ما ۴خواهر و ۴ برادریم
آقاهاشم ۱۹ ساله بود وبه عنوان سرباز به جبهه اعزام شد
۲۲ سالش بودکه در شلمچه براثر اصابت خمپاره یا بمب به سنگرشان همراه ۶ نفر دیگر شهید شد..
پیکری نمانده بود که تشییع کنیم..
در بهشت رضا گل تشییع کردیم( اولین گل تشییع شده ی مشهد بود)🌹
🌺 برادرم از سن ده سالگی نمازجماعت شرکت میکرد و در فعالیت های مختلف مسجد شرکت داشت؛
تظاهرات قبل انقلاب هم فعالانه حضورداشت وبقیه روهم توصیه می کرد...
همزمان با درس خواندن، مجالس درس آقای هاشمی نژاد شرکت می کرد؛
یکباراومد دیدیم پریشون و ناراحته، علتشو پرسیدیم گفت نزدیک دفتر آقای هاشمی نژاد انفجاری رخ داده و ناراحت بود مبادا ایشان شهید شده باشد؛
یکبار شهید دیالمه را برای سخنرانی به مسجد دعوت کرده بود، عده ای از بزرگان مسجد به او اعتراض کردند که چرا می خوای مسجدمون رو درگیر این مسائل کنی و ... حتی در یک درگیری با منافقین بهش سیلی زدند اما به مادر نگفتیم که ناراحتی پیش نیاد !
یکبارم خودم دیدم یکی روی دیوار نوشته « مرگ بر سیدهاشم طباطبایی» ، من ناراحت شدم که چرا چنین اهانتی کردن... اینها بخاطر فعالیت های انقلابی برادرم بود✨
🌹 قبل اعزام به جبهه هم در عقدتی سیاسی ارتش خدمت می کرد ولی تمایل داشت با عنوان سپاهی تو جبهه خدمت کنه با عنوان سرباز نیروی هوایی خدمت می کرد تا به وصال شهادت رسید...
وقتی تماس می گرفت می گفتیم: خرمشهر رو که آزاد کردین، برگرد!
اماهاشم می گفت نه ما باید فلسطین رو هم آزاد کنیم...
از سیدهاشم نه پیکری نه پلاکی نه یادگاری بجا مانده...
پدرم پارچه فروش بودو به روستاها میرفت و‌می فروخت. مرد سالم و قوی بود اما بعد شهادت برادرم زیاد نماند و ۳ سال بعد از دنیا رفت...
🌹هاشم پسر بامحبتی بود و به پدرم و دیگران کمک میکرد؛ یادمه دوم راهنمایی بود و درس میخوند اما نصف روز با زبان روزه کار می کرد تا کمک خرج خونه باشه یا
مثلا تو مجلس بزرگداشتش خانمی رو دیدیم که خیلی گریه می کرد میگفت ما برای خونه ی نیمه کاره مون و نصب پنجره نیاز به کمک داشتیم و برادرشمابه ما کمک کرد ؛ ما از این کارای هاشم خبر نداشتیم !
یکبار که فرزندم مریض شده بود و خیلی بیتابی و گریه می کردم و فکر می کردم بچه م می میره، هاشم با آرامش خاصی بهم گفت تو فکر میکنی اگه قرار باشه بچه ت بمیره و تو گریه کنی بچه ت نمی میره ، بجای اون براش نماز و قرآن بخون و براش نذر کن تا لطف خدا شاملت بشه... منم همین کارو کردم وبچه م شفا گرفت
یکبار رفتم مسجد و دیدم تا نزدیک سحر نشسته و برای مردم دفترچه هایی درست میکنه تا باهاشون ، کالاهای اساسی رو که تو‌مسجد بود بین مردم توزیع کنند؛ برادرم درواقع کاره ای نبود ولی دلسوز مردم بود؛ اما عده ای تو محله مون اونو رنجوندن و من فکر میکنم اینکه پیکرش برای تشییع برنگشت برای این بود کسانی که او را رنجاندند در تشییع پیکرش نباشن ،
مثل مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها که راضی نبود کسانیکه او را رنجاندند در تشییع پیکرش شرکت کنند
پای منبر سخنران:
امام خمینی ره در سال۴۲ قیامشان را به تأسی از حضرت زهرا(س) آغاز کردند، هدف ایشان تنها حذف حکومت غیردینی از ایران نبود بلکه حذف نظام سلطه و کفر از سراسر کره ی زمین بود ، درشرایطی که دشمنان خدا تلاش می کردند که دین را در سراسر دنیا محو کنند یا دین فقط بصورت فردی و عبادی عمل شود و در صحنه های اجتماعی حضور نداشته باشد، دین فقط در ایران به برکت معارف اهل بیت (ع) در تمامی صحنه ها جاری بود، لذا از زمان رضاخان مبارزه با آن آغاز شد با کشف حجاب، ممنوعیت لباس روحانیت، ممنوعیت مجالس عزاداری و روضه ی سیدالشهداء (ع) و ...
تاریخ آن دوران را که مطالعه می کنیم ، می بینیم که افراد مذهبی چه مرارتها و رنجهایی متحمل شدند تا دینشان را حفظ کنند( نمونه ی آن خانمی که بخاطر کشف حجاب ۷سال از منزلش بیرون نیامد و اینگونه مورد عنایت امام زمانش قرار گرفته بود...) ، این جریان دین ستیزی در زمان پهلوی دوم هم ادامه داشت اما آن ممنوعیت های قبلی نبود و فضای عبادی بازتر بود که البته این هم به امر اربابان خارجی عملی شد چون فهمیده بودند هرچه از زور بیشتر استفاده شود مردم مقاومتر می شوند و اینکه مذهبی ها به انجام عبادات فردی خود پرداخته و دیگر کاری به حکومت ندارند... اما آیا اسلام واقعی اینست؟ اسلامی که در عبادات فردی خلاصه شود ، اسلام محمدی، علوی و فاطمی نیست؛ اگر چنین بود بعد از غصب خلافت امیرالمؤمنین(ع) ، حضرت زهرا در خانه می نشست و در مسجد در مقابل نامحرمان برای دفاع از ولایت حاضر نمی شد....همان بانویی که حتی در مقابل نابینایی خود را پوشاند؛ دوسوم آیات قرآن آیات سیاسی و اجتماعیست...آیا آیات قتال با سران کفر و جهاد وشهادت فقط متعلق به دوره ی خاصی است یا متعلق به تمام ادوار و اعصار؟
پس اسلام واقعی، اسلام همه جانبه است که امام خمینی(ره) برای احیاء آن دست به قیام زد و حکومت اسلامی را تشکیل داد، ما باید قدردان این نعمت الهی باشیم و نباید بی تفاوت و‌بی طرف باشیم ، چیزی به نام بی طرفی وجود ندارد ؛
در زیارت عاشورا می خوانیم: اللهم العن العصابة التی جاهدتِ الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله...
مبادا ما مصداق آنهایی باشیم که حق را یاری نکردند؛ انقلاب اسلامی با همه ی سختی ها و مرارتها به ۴۰ سالگی اش رسیده و ما لازم است از آن دربرابر تبلیغات سوء و شبهاتی که علیه آن انجام می شود، دفاع کنیم...
لازم است دستاوردهای انقلاب را که در همه ی حوزه ها وجود دارد را به دیگران بشناسانیم ؛ لازم است دشمنان انقلاب که همان دشمنان اولیاءالله در طول تاریخ هستند و فقط شخصیتها و شیوه های دشمنیشان برای محو دین و توحید تغییر کرده را بشناسیم و مقابله کنیم...
امروز ۱۵۰ شبکه ی ماهواره ای فارسی زبان شبانه روز علیه انقلاب اسلامی برنامه تولید می کنند( شبکه های عربی و ترکی و انگلیسی و... هم مدنظر داشته باشید) ؛ برنامه های این شبکه ها بردو محور تولید می شود: ۱) حمله به بنیان های اعتقادی و فکری مسلمین بخصوص شیعیان( از توحید گرفته تا رهبری و شهداء و...) ، ۲) ترویج بی بندوباری و فساد و فحشا که متأسفانه اثرات آن بعضا درمیان جوانان مشاهده می شود...
حدود۶۰۰ میلیون سایت به آموزش مسایل جنسی مشغولند و اعمالی مانند زنای بامحارم، همجنس بازی و ...را که از منظر ادیان الهی و حتی مکاتب و فطرت بشری زشت و قبیح شمرده می شوند را به نمایش می گذارند...
بودجه ی این شبکه ها از دوجا تأمین می شود( بر اساس اسناد منتشرشده):
۱) بودجه ای که در کنگره ی آمریکا تصویب و با امضای رئیس جمهور تأیید می شود
۲) از خزانه ی انگلستان با تأیید ملکه پرداخت می شود
چرا این کارها علیه ایران صورت می گیرد؟آیا از سر دلسوزی و خیرخواهی ست؟
نه،
چون اینجا دین و حکومت دینی برقرار شده و ۴۰ سال است که شعار دین سر داده است...
دشمنان با حمله به عقاید دینی و انقلابی و ایجاد شبهات مختلف ، اهداف خود را دنبال می کنند؛
ما در مقابل این تهاجمات مخرب وسیع چه کرده ایم؟
چقدر به شبهاتشان که در فکروذهن جوانانمان رسوخ کرده پاسخ داده ایم؟
مثلا می گویند: آقا پول شما رو می برندو در سوریه خرج می کنند و ...
خب بیاییم همین شبهه را بررسی کرده و پاسخش را بیابیم؛
ما اگر در سوریه نمی جنگیدیم اکنون مجبور بودیم در کرمانشاه و همدان و .... با دشمنان بجنگیم؛ کمکهای ما بلاعوض نیست ، درقبال آن پایگاه نظامی در سوریه زده ایم برای دفاع از امنیت ملی مان و چون به منزله خاک کشورمان محسوب می شود با کوچکترین تحرک دشمن ، می توانیم از حق خودمان دفاع کنیم ؛ کمکهای ما غالبا مستشاری است یعنی با درخواست خود سوریها آموزشهای نظامی لازم داده می شود و تجهیزات نظامی موردنیازشان را تأمین می کنیم؛ بازار صادرات به سوریه را می توانیم در دست بگیریم کما اینکه خودبشاراسد اولویت را به ایران در این زمینه داده است؛همین سوریه در زمان دفاع مقدس تنها کشور عربی بود که از ایران حمایت کرد
بشاراسد با وجود اینکه شیعه نیست اما اعلام کرد که شما می توانید در حرمهای مطهر تبلیغ شیعه کنید و....
🔺چرا در سوریه جنگ به پا شد؟ داعش از یک طرف و جبهة النصره( مخالفان سوری) در این کشور حدود ۸ سال جنگ و درگیری و خونریزی بپا کردند؛ چون می خواستند بشاراسد را سرنگون کنند برای تأمین امنیت اسرائیل...چون با سوریه هم مرز است و بشاراسد هم پیمان و دوست ایران... درحالیکه اکثرکشورها خواهان برکناری بشاراسد بودند، اما رهبری فرمودند: بشاراسد می ماند...
این آینده نگری ایشان براساس همان بصیرت و حکمتیست که با نگاه به وقایع تاریخی گذشته بدست آوردند...
دشمنانی که با یک اشاره حکومت مورد نظر خود در منطقه را تغییر می دادند، نتوانستند به خواسته ی خود در سوریه برسند و به تدریج عقب نشینی کردند...
راضی شدند که بشاراسد بماند ولی ایران از سوریه برود، ایران نپذیرفت و گفت ما به دعوت رسمی بشاراسد آمده ایم و تا زمانیکه او بخواهد می مانیم...
بعد گفتند ایران هم بماند اما باید قول بدهد تا صدکیلومتری مرزجولان نزدیک نشود... که با جواب دندان شکن مسئولین نظامیمان این خواسته رد شد
و درآخر
همین چندماه پیش آمریکا تصمیم گرفت نیروهایش را از سوریه بیرون ببرد ؛ التماسهای نتانیاهو هم برای لغو این تصمیم کارگذار نشد...
بله، این است اقتدار وقدرت جمهوری اسلامی ایران که نقشه های دشمنان را برهم زد؛ دشمنان ما مانند همه ی مستکبران عالم چون نمرود و فرعون و .... فقط زبان زور می فهمند و نه زبان دیپلماسی و ...
🔺البته درست است ما دارای مشکلات عدیده ای هستیم ، بیشتر اقتصادی و کمتر فرهنگی، اما اینها مشکلات لاینحلی نیستند و می توانیم آنها را حل کنیم...
ما هرجا براساس مبانی انقلاب و آرمانهای امام ره و رهبری حرکت کردیم پیروز شدیم، پیشرفت کردیم و توانستیم ...اما هرجا که برخلاف اینها بود نتوانستیم(مثلا قوت صنعت موشکی و ضعف خودروسازی)
🔺مشکلات معیشتی هم قابل حل هستند با تلاش و مجاهدت مسئولین؛ آنهایی که منتخب مردم هستند و اثر انتخاب درست یا نادرستشان به خود آنها برمی گردد...
در این میان عده ای انتظار دارند که رهبری حلال این مشکلات باشد و یا عزل و نصب مسئولین را انجام دهد؛ درصورتیکه ما قانون اساسی داریم و باید براساس آن عمل کنیم ، رهبری نیز نمی تواند دیکتاتوری و خلاف قانون عمل کند، عزل و نصب باید از طریق مجاری قانونی صورت گیرد( مثلا دیوان عدالت اداری یا مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت کسی نظر داده و بعد رهبری آن را اجرا کنند)
🔺حل مشکلات معیشتی بعهده ی دولتمردان است، لازم است براساس ظرفیتها و توانمندیهای داخلی این مشکلات را رفع کنند و نگاه به بیرون از کشور نداشته باشند، رهبری فرمودند: دشمنان قابل اعتماد نیستند ،فریب دست چدنی با روکش مخملی را نخورید اما دولتمردان خواستند با مذاکره و بده بستان منافعی به دست آورند ، خواستند با زبان دیگری با دنیا تعامل کنند اما واقعا ماحصل ۶ سال مذاکره و تعامل چه شد؟ چه بدست آوردیم؟
نهایتاً درستی کلام رهبری و بدعهدی دشمنان را دیدیم، این بصیرت رهبری با توجه به وقایع تاریخی گذشته بوجود آمده است، تاریخ تکرار می شود و ما باید آنرا مطالعه و بررسی کنیم تا برای وقایع آینده درست تصمیم بگیریم..
مانند جنگ صفین بین امیرالمؤمنین(ع) ومعاویه که جزئیات آنرا می توان با شرایط امروزی جامعه تطبیق داد و عبرتهای لازم را گرفت و درست عمل کرد...
